دکتر سـورنا سـتاري
كاميابي از ميوههاي شيرين پايداري
تحريمها بدي زياد داشتند اما منكر نميتوان بود كه در بين دانشمندان و فناوران و مردم ايجاد انگيزه كردند تا كارهاي نشدني را انجام دهند و خود اتكايي را عملا تجربه كنند.
خدا را شكر مقاومت مردم ايران، حمايتهاي رهبري تلاش و پيگيريهاي دولت، بهخصوص دستگاه ديپلماسي نتيجه داد و ديوار تحريمها فرو ريخت. ديواري كه ظالمانه ارتفاع گرفته بود در برابر ضربههاي منطق و انصاف تاب نياورد و تمام و كمال سرنگون شد.روز لغو تحريم ها يك روز تاريخي است. نه از اين جهت كه قدرتهاي جهاني از خر شيطان پايين آمدند و درهاي اقتصاد و تكنولوژيشان را به روي ما باز كردند. نه. چيزي كه اين روز را تاريخي ميكند صبوري و پايداري مردمي است كه در برابر زيادهخواهي نظام سلطه سر خم نكردند و حقوق حقه خود را نگذاشتند كه پايمال شود. در تاريخ اين سرزمين، بهخصوص در تاريخ پس از انقلاب نمونههاي بسياري را ميتوان ذكر كرد كه صبر و وحدت كلمه و حق گويي مردم نتيجه داده و آنها را به سرمنزل مقصود رسانده. قصه برجام نيز از همين جنس است. رهنمودهاي خردمندانه رهبر عظيمالشان انقلاب، هوشياري و مشاركت مردم و سپردن كار دست كاردانان و مسئوليتپذيري نخبگان و فرهيختگان باعث شدند تا حق هستهاي به رسميت شناخته شود و اعتبار سياسي و اجتماعي و علمي ايران اسلامي در چشم جهانيان بالا رود. در اين راه ما هزينههاي بسياري -مادي و معنوي- پرداخت كرديم و تجربههاي ارزشمندي هم به دست آورديم. يك جاهايي راه صواب پيموديم، يك جاهايي هم ناخواسته از مسير صواب دور افتاديم. گاهي يكديگر را پشتيباني كرديم، گاهي هم مغلوب احساسات شديم و همديگر را رنجانديم. گاهي همياري كرديم گاهي هم دنبال مقصر گشتيم تا كاسه كوزههاي سياسي را سر او بشكنيم. اما آنچه امروز به دست آوردهايم چيزي بالاتر و ارزشمندتر از لغو تحريمهاست. ما تجربهاي به دست آورديم كه مثل چراغي روشن، تاريكيها و ابهامات مسير آينده را ميزدايد. تجربه علمي و فني از يك سو و تجربه سياسي و ديپلماتيك از سوي ديگر ما را در برخورد با اتفاقات آينده توانمندتر ميكند.
روشي كه ما در احقاق حق هستهاي خود اتخاذ كرديم در دنيا بديل و نظيري نداشت. قبل از ما كشوري اين راه را نپيموده بود و اين مسير را نرفته بود. حتي در لغو تحريمها هم كاري كه كه ما كرديم منحصر به فرد بود. هيچ مدلي پيش از ما وجود نداشت كه ملتي بيآنكه از مواضع خود عقبنشيني كند تحريمها را از سر راه خود بردارد. راست ميگويند ناظرين جهاني كه منش و روش جمهوري اسلامي بايد به يك درس دانشگاهي در رشتههاي سياست و حقوق بينالملل بدل شود. حقيقتا كار مهمي اتفاق افتاد كه بايد قدرش را دانست. نبايد بگذاريم تا در رقابتهاي سياسي ارزش و اهميت اين كار ملي پايين بيايد و خدايي نكرده شيريني برجام به كام ملت تلخ شود. اتفاقا از اينجا به بعد است كه بايد از شيريني پساتحريم كامجويي كنيم و با دستي بازتر و گشادهتر مشكلات و معضلات كشور را حل كنيم.
تحريمها بدي زياد داشتند اما منكر نميتوان بود كه در بين دانشمندان و فناوران و مردم ايجاد انگيزه كردند تا كارهاي نشدني را انجام دهند و خود اتكايي را عملا تجربه كنند. اين تجربه را بايد در پساتحريم هم دنبال كنيم و در سايه تعامل سازنده با دنيا صاحب دانشها و تكنولوژيهاي جديد شويم. وقتي با موانع بسيار توانستيم كشور را به بهترين وجه اداره كنيم طبيعي است كه حالا با دست باز و بيمانع و محذور بهتر ميتوانيم. منتها آمدن پول و برداشته شدن موانع آسيبهاي خودش را هم دارد. باز به تجربه دريافتهايم كه اگر پايبند برنامهها و نقشههاي راه نباشيم و نسبت به وضعيت خود آگاهي نداشته باشيم، سرمايههاي هنگفت، باري از روي دوشمان برنميدارند. نه تنها برنميدارند بلكه خود تبديل به وزر و وبالي ميشوند كه دردسرهاي كلان برايمان درست ميكنند. دردسرهايي كه هنوز هم داريم تاوانشان را پس ميدهيم. پول مهم است اما حلال مشكلات نيست. لغو تحريمها هم مهمند اما از آنها مهمتر نحوه مديريت كشور است. ما ميتوانستيم در سايه درآمدهاي گزاف نفتي مشكلات اقتصاديمان را حل كنيم. اما فرصتسوزي كرديم و آن درآمد را در جاهاي نامناسبي سرمايهگذاري كرديم كه نتيجه ندادند. اگر درس گرفته باشيم از اشتباهاتمان حالا بايد حواسمان را جمع كنيم كه حتي ريالي از اين سرمايههاي آزاد شده هبا و هدر نشوند و به مصرفزدگي و رفاه كاذب دامن نزنند. ما بايد به توليدات داخلي سر و سامان بدهيم و شرايط رونق اقتصاد دانشبنيان را فراهم آوريم. از حيث نيروي خلاقه انساني ما هيچ كم و كسري نداريم. فضا براي رونق كسب و كار فراهم شود جوانان مستعد ايراني بلدند كه چهطور از طريق اقتصاد دانشبنيان كارآفريني كنند. كارآفريني نوين احتياج به تزريق سرمايه دولتي ندارد. كافي است امنيت سرمايهگذاري را تامين كنيم تا جوانان تحصيلكرده و مستعد بتوانند خود را نه فقط در عرصه ملي كه در عرصه جهاني نشان دهند. حالا كه تحريمها برداشته شدهاند فرصت مغتنمي است تا ما سهم خود را از اقتصاد دنيا بگيريم. اين سهمخواهي معنياش حضور و مشاركت در توليد كالا و خدمات دانشبنيان است.
دولت منظم شده است و براي سامان دادن به اقتصاد ميداند كه در دوران پساتحريم چه كارهايي را مسبب شود. لازم است تا همان همدلي و همياري كه در جريان هستهاي وجود داشت از اين به بعد هم تداوم يابد. در سايه اتفاق و همدلي كارهاي مهمي ميتوانيم انجام دهيم و قدمهاي بزرگي ميتوانيم برداريم. شرطش احساس مسئوليت ملي است و اينكه آحاد جامعه بخصوص جوانان از جان و دل مايه بگذارند و دينشان را به وطنشان ادا كنند.
ارسال به دوستان